- تاریخ انشار: ۲ سرطان ۱۳۹۵
- سرویس: اجتماعی
- کد خبر: 7684
- 967 بازدید
- بدون دیدگاه
ترکیب مذاکرات صلح افغانستان باید تغییر کند

اشاره: با کشته شدن «ملا اختر منصور»، طالبان افغانستان نیز وارد مراحل پیچیدهای شده که میتواند روند مذاکرات صلح با دولت کابل را تحت تأثیر قرار دهد…. با کشته شدن «ملا اختر منصور»، طالبان افغانستان نیز وارد مراحل پیچیدهای شده که میتواند روند مذاکرات صلح با دولت کابل را تحت تأثیر قرار دهد. علاوهبر […]
اشاره: با کشته شدن «ملا اختر منصور»، طالبان افغانستان نیز وارد مراحل پیچیدهای شده که میتواند روند مذاکرات صلح با دولت کابل را تحت تأثیر قرار دهد….
با کشته شدن «ملا اختر منصور»، طالبان افغانستان نیز وارد مراحل پیچیدهای شده که میتواند روند مذاکرات صلح با دولت کابل را تحت تأثیر قرار دهد. علاوهبر بروز شکافهای درونگروهی، قرار گرفتن عناصر تندرو در رأس این گروه نیز آینده طالبان را در هالهای از ابهام قرار داده است. همزمان با تلاشهای بینالمللی و نهایی شدن توافقنامه صلح بین دولت کابل و حزب اسلامی حکمتیار، کشته شدن ملااختر منصور، رهبر سابق طالبان بار دیگر روند مذاکرات صلح با طالبان را با دشواری روبهرو ساخته است. با مخالفت «هیبتالله آخوندزاده» رهبر جدید طالبان برای پیوستن به مذاکرات صلح افغانستان، به نظر میرسد، تعلیق مذاکرات صلح با طالبان تأمین امنیت و ثبات را پیچیدهتر خواهد کرد.
حجتالاسلام سیدعیسی حسینی مزاری، رئیس خبرگزاری صدای افغان(آوا) میگوید: «حملات طالبان نشان میدهد که این گروه عزمی جدی برای مذاکرات صلح ندارد و در شرایط فعلی هم به نظر نمیرسد این گروه دست از جنگ و مقابله با دولت افغانستان بردارد، چراکه پشت پرده دستهای دیگری قرار دارد که مانع از محقق شدن صلح در افغانستان میشود و از طالبان برای تأمین منافع خودشان علیه مردم و دولت افغانستان سوءاستفاده میکند».
به گفته مزاری تأسیس پایگاه نظامی توسط امریکاییها در خاک افغانستان نشان میدهد که امریکاییها تصمیم به خروج از این کشور نداشته و برنامه طولانی مدتی برای حضور در افغانستان دارند.
برای بررسی تحولات افغانستان با مزاری به گفتوگو نشستیم. او از سال ۱۳۵۷ در مبارزات سیاسی بوده و از سال ۱۳۶۱ وارد مبارزات جهادی علیه نیروهای شوروی شده است. مزاری از سال ۱۳۷۰ تشکیلاتی را با نام مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و سال ۱۳۷۱ هفتهنامه فریاد عاشورا را تأسیس کرد که در ۱۵ کشور خارجی هم توزیع میشد. او در سال ۱۳۸۰ خبرگزاری صدای افغان را که اولین خبرگزاری خصوصی در افغانستان است تأسیس کرد و اکنون ریاست آن را بر عهده دارد. روزنامه انصاف نیز که یکی از معتبرترین روزنامههای افغانستان است به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی مزاری چاپ میشود و علاوه بر همه اینها او نماینده تامالاختیار آیتالله مکارم شیرازی در کل افغانستان است.
* الان بحثی که پس از کشته شدن ملا اختر منصور، رهبر سابق طالبان مطرح است بحث چشمانداز مذاکرات صلح افغانستان است. برخی معتقدند با مرگ منصور روند مذاکرات صلح افغانستان دچار وقفه خواهد شد و از آنجا که رهبر جدید طالبان هم در یک پیام صوتی از هرگونه سهم گرفتن در روند صلح امتناع و تأکید کرد که طالبان هیچگاه سر تعظیم فرود نمیآورد و با مذاکرات صلح موافقت نمیکند به همین منظور آینده مذاکرات صلح در هالهای از ابهام قرار گرفته است. با روی کار آمدن رهبر جدید طالبان، شما چشمانداز مذاکرات صلح را چگونه ارزیابی میکنید؟ با مرگ ملااختر منصور آیا طالبان به سمت مقابله و رویارویی جدی با دولت مرکزی پیش خواهد رفت یا روند صلح را در پیش خواهد گرفت؟
مدت زمانی که از مذاکرات صلح افغانستان با طالبان میگذرد چه در زمان ملاعمر و چه در زمان ملامنصور ما هنوز علائمی از تصمیم طالبان برای صلح مشاهده نکردهایم. اگرچه دولت افغانستان همواره به دنبال این بوده که صلح ایجاد شود و گفته که طالبان دست از اقدام مسلحانه برداشته و به پای میز مذاکره بیاید و در امور سیاسی افغانستان مشارکت داشته باشد اما در مواقع مختلف دیدیم که به جای مذاکره حملات طالبان در ابعاد مختلف شدیدتر شده است. زمانی که مذاکرات صلح در جریان بوده، عملیات طالبان با شدت تمام انجام گرفته است و این مسئله نشان میدهد که عزم جدی برای صلح از طرف طالبان وجود ندارد. به نظر من، در شرایط فعلی هم به نظر نمیرسد این گروه از جنگ و مقابله با دولت افغانستان دست بردارد.
اکثر صاحبنظران در منطقه و افغانستان معتقدند طالبان یک گروه مشخص و مستقل نیست که به فکر منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی افغانستان و به دنبال آینده کشور باشد و برای دستیابی به این آینده از روند صلح استفاده کند بلکه پشت پرده دستهای دیگری قرار دارد که مانع از محقق شدن صلح میشود و از طالبان بر اساس منافع خودشان علیه مردم و دولت افغانستان سوء استفاده میکند.
* منظورتان از دستهای پشت پرده کیست؟ پاکستان است؟
بله، در پشت قضایای جنگ در داخل افغانستان، پاکستان قرار دارد و از گذشته این موضوع آشکار بوده است و دولت افغانستان و جامعه بینالمللی هم این مسئله را میدانند. گروهها و جریانات مختلف افغانستان این مسئله را کاملاً درک میکنند که طرف اصلی جنگ افغانستان، پاکستان است و با اینکه پاکستان بارها اعلام کرده که در جنگ افغانستان دخالت ندارد و نسبت به طالبان تسلطی ندارد اما مرگ ملا اختر منصور در داخل خاک پاکستان آن هم با داشتن پاسپورت پاکستانی کاملاً مشخص میکند که به هر حال طالبان در درون خاک پاکستان آزادانه فعالیت دارند و قطعاً مورد حمایت سرویس امنیتی پاکستان «آیاسآی» هستند و باز هم در راستای جهتدهی طالبان اقدام خواهند کرد.
* با انتخاب رهبر جدید طالبان بار دیگر خبرهایی مبنی بر اختلاف و انشقاق در بدنه این گروه به گوش میرسد و عدهای میگویند که مرگ منصور ضربه بزرگی به طالبان بود و سبب تضعیف این گروه خواهد شد. همچنان که «ملامحمد رسول» رهبر شاخه انشعابی طالبان مخالفت خود را با انتخاب هیبتالله آخوندزاده اعلام کرده و گفته که او محبوبیت و مقبولیتی در بین مردم افغانستان ندارد. از طرفی، شاخهای از اعضای طالبان تحت فرمان «ملا یعقوب» فرزند ملا محمد عمر هستند و اختلافاتی بین این گروهها وجود دارد. به نظرتان با مرگ ملا منصور اختلافات در بدنه طالبان تشدید خواهد شد یا این گروه مثل سابق متحد میشود؟
بستگی دارد که طالبان چه مقدار برای اهداف خارجی مطلوب باشد و به چه میزان مورد استفاده آنها قرار گیرد. اگر پاکستان و سایر کشورهایی که در مسائل افغانستان نقش دارند احساس کنند میتوانند از طالبان استفاده کنند سعی خواهند کرد به نحوی بازدهی این گروه را افزایش دهند و آن را حمایت کنند و در ابعاد مختلف روی چارچوبهای سیاسی و نظامی طالبان کار صورت گیرد و در داخل افغانستان فعال نگه داشته شود. اما اگر این احساس در آنها به وجود بیاید که از طریق طالبان نمیتوانند به اهدافشان برسند، ممکن است در راستای تضعیف این جریان گام بردارند و از طرفی، احتمالاً در جهت تقویت گروه تروریستی داعش فعالیتی جدی را شروع خواهند کرد و حتی از نام طالبان برای ایجاد پوشش جهت فعال ساختن داعش استفاده کنند.
* خیلیها میگویند ملا منصور وابسته به پاکستان بود و دستورات اسلامآباد را اجرا میکرد. حتی برخی معتقدند که عدم حضور منصور در مذاکرات صلح نیز بنا به دستور پاکستان انجام شده است. این فرض تا چه حد درست است؟ نسبت رهبر جدید طالبان با پاکستان چطور خواهد بود. آیا او نیز همچون ملامنصور گوش به فرمان پاکستان خواهد بود یا مستقل از حامی خود عمل خواهد کرد؟
از زمانی که حکومت طالبان در افغانستان سرنگون شد صحبتهایی در این زمینه وجود داشت و برخی معتقد بودند که «ملا محمد عمر» رهبر سابق طالبان در داخل خاک افغانستان فعالیت میکند و وابسته به پاکستان نیست و گروههای دیگری از بدنه طالبان جدا شدهاند و آنها هستند که از سوی پاکستان حمایت میشوند. اما در ادامه دیدیم که این موضوع هم صحت ندارد چراکه گزارشها و اخبار منتشر شده نشان میدهد که خود ملاعمر در داخل پاکستان بوده و در آنجا حضور داشته است. به هر حال، در شرایط موجود اگرچه چنین برداشتهایی وجود دارد اما به نظر من بعید است در داخل افغانستان گروهی که عملیاتهای تروریستی گستردهای را انجام میدهد بتواند مستقل از کشورهای خارجی عمل کند. باتوجه به عملیات گسترده تروریستی که در شهرهای مختلف افغانستان و با صرف هزینههای زیاد انجام میشود این دیدگاه را تضعیف میکند که طالبان مستقل باشد تا بتواند جنگهای گستردهای را سازمان دهد و عملیات تروریستی را در داخل شهرها هدایت و رهبری کند.
* در ماههای اخیر مقامات دولت افغانستان گفتهاند روسیه، ایران و هند نیز باید به روند مذاکرات چهارجانبه صلح اضافه شوند. با توجه به تحولات جدید، چشمانداز تغییر ترکیب مذاکرات صلح چقدر است؟ آیا دولت افغانستان هم با تغییر ترکیب مذاکرات صلح موافق است؟
دید ما از گذشته همین مطلب بود و زمانی که بحث حضور قطر و ترکیه مطرح بود در مصاحبههای مختلفی گفتیم که حضور کشورهایی مثل ایران در روند مذاکرات صلح خیلی مؤثر است و افغانستان به جای ترکیه و قطر که نمیتوانند نقش اثرگذاری داشته باشند ایران را جایگزین کند. طبیعی است که در منطقه در مرحله اول ایران از جایگاه بسیار بالا و تأثیرگذاری برخوردار است. از طرفی، هند هم در مسائل داخلی افغانستان نقش مهمی ایفا میکند و در مباحث سیاسی و در عرصههای اقتصادی و مسائل فرهنگی افغانستان نقش بسزایی دارد. از سوی دیگر، جای شکی نیست که روسیه هم در منطقه از اقتدار بالایی برخوردار است و اگر این سه کشور در روند مذاکرات صلح افغانستان حضور داشته باشند مطمئناً ما بازدهی بالایی در مذاکرات صلح خواهیم داشت و اگر صلح واقعی هم محقق شود این صلح زودتر از زمانی برقرار خواهد شد که ما در غیاب ایران، روسیه و هند روند صلح را پیگیری کنیم.
* باتوجه به اینکه پاکستان مخالف حضور هند در مذاکرات صلح است در صورت ورود احتمالی هند به چارچوب مذاکرات صلح افغانستان، واکنش پاکستان چه خواهد بود؟
طبیعی است که پاکستان به دنبال منافع ملی خودش است اما دولت افغانستان نباید به خواستههای پاکستان تن دهد. به نظرم، افغانستان ضمن روند برقراری صلح و ادامه مذاکرات با پاکستان و باتوجه به نقش کشورهایی مثل ایران، هند و روسیه باید ترکیب روند مذاکرات را تغییر دهد و این مسئله را با جدیت و از مجرای بینالمللی پیگیری کند تا اینکه دولت پاکستان را تحت فشار قرار دهند. اگر دولت پاکستان تحت فشار قرار گیرد و دسترسیهایش به مسائل داخلی افغانستان و به گروههای داخلی افغانستان محدود شود قطعاً کمک زیادی به برقراری صلح زودرس خواهد کرد.
* برخی کارشناسان معتقدند کشته شدن ملامنصور سبب تقویت داعش در افغانستان خواهد شد به خصوص که جایگاه گروههای تندرویی مثل «شبکه حقانی» تقویت شده است. شما چقدر این تحلیل را قبول دارید؟ آیا اصلاً طالبان با داعش سنخیتی دارد یا اینکه برای مقابله با دولت مرکزی افغانستان این دو گروه با یکدیگر همکاری خواهند داشت؟
از نگاه فرماندهان نیروهای داخلی و مسائل فکری بین طالبان و داعش سنخیت زیادی وجود ندارد. روندی که داعش در افغانستان در پیش گرفته با روندی که طالبان دارد خیلی متفاوت است. لذا نمیتوان گفت مرگ ملا منصور به تقویت داعش کمک میکند. از طرف دیگر، من معتقدم گروههای تروریستی در افغانستان با هر نام و شکلی که حضور داشته باشند منشأ آنها خارجی است و با پولها و رهبری خارجیها در افغانستان رشد و نمو میکند.
بنابراین، طالبان یا داعش اگر بخواهند در مقابل دولت افغانستان بایستند و با آن مبارزه کنند از نظر ما در یک جبهه قرار دارند. من گمان نمیکنم که داعش در افغانستان بتواند خیلی بدتر از طالبان عمل کند، چراکه هر دو گروه کشتارهای مشابهی را انجام میدهند. چیزی که الان واضح است، اینکه داعش با این تفکری که دارد در افغانستان نمیتواند از جایگاهی برخوردار باشد چون مردم افغانستان به مبانی دینی خودشان پایبند هستند اما تفکرات داعش کاملاً برخلاف افکار و عقاید شیعیان و اهل سنت است و از جایگاه بالایی برخوردار نیستند ولی صحبتهایی که در محافل افغانستان مطرح است برخی عملیاتهایی که در مناطق افغانستان به نام طالبان انجام میشود، در اصل از طرف داعش انجام میشود. همه این عملیات از سوی خارجیها و به خصوص پاکستان حمایت میشوند و فرقی به حال روند کار گروههای تروریستی در داخل افغانستان نخواهد داشت.
* پس از مرگ ملامنصور گزارشهایی منتشر شد که ایران با طالبان مذاکراتی (علیه داعش) داشته است. شما در این باره اطلاعاتی دارید؟
اطلاعات زیادی که طالبان مذاکراتی با ایران و روسیه داشته باشد فقط همان چیزی است که در رسانهها مطرح شده است و متأسفانه منابع دیگری وجود ندارد که این موضوع را تأیید کند. اما ممکن است طالبان برای کاهش وابستگی به پاکستان به دنبال مذاکره با روسیه و ایران باشد ولی منشأ و خاستگاه اصلی طالبان، پاکستان است.
* همانطور که گفتید گزارشهایی درباره مذاکرات طالبان با روسها نیز منتشر شده است. به جز رویارویی با داعش، منافع روسیه در این باره چیست؟
ما گفتهایم هر کشوری که با طالبان علیه داعش مذاکره کند اقدام اشتباهی است، زیرا زمانی که داعشی در افغانستان وجود نداشت طالبان با عنوان تهدید علیه کشورهای آسیای مرکزی مطرح بود و الان هم تهدید است و باید گفت که منافع روسیه از طریق مذاکره با طالبان و از طریق کمک کردن به این گروه در افغانستان تأمین نمیشود. در واقع، اگر ایران و روسیه سعی دارند که در افغانستان تحولی اساسی رخ دهد باید از دولت این کشور در مقابل گروههای تروریستی حمایت کنند و اجازه ندهند که هیچ یک از گروههای تروریستی در افغانستان رشد کنند. ارتباط روسیه با طالبان در حقیقت سبب تقویت طالبان میشود و این گروه در آینده تحت هیچ شرایطی قابل اعتماد برای منطقه و کشورهای همسایه نخواهد بود.
* باتوجه به ظهور داعش در افغانستان و رویارویی طالبان با داعش، ارتباط عربستان با طالبان چه وضعیتی دارد؟
اگر انتخاب نهایی عربستان، داعش باشد چنانچه در عراق و سوریه این انتخاب وجود دارد قطعاً رابطه عربستان با طالبان نیز تضعیف خواهد شد اما از آنجایی که داعش در افغانستان نمیتواند در آینده از جایگاهی برخوردار باشد برخلاف آن جایگاهی که در سوریه و عراق از آن برخوردار است عربستانیها هم محتاط عمل میکنند و سعی نمیکنند به طور کامل طالبان را از دست بدهند و ارتباط خودشان را قطع کنند. به احتمال زیاد عربستان با هر چهره و ترکیبی چه داعش یا طالبان به افغانستان توجه جدی و عمیقی دارد و قطعاً بعد از عراق و سوریه هدف بسیار عمده عربستان، افغانستان خواهد بود و هزینههای زیادی در افغانستان صرف میکند تا بنیاد افغانستان را تخریب و تضعیف کند. عربستان سعودی به دنبال این است تا دولت افغانستان تضعیف شود و سپس مسائل شیعه و سنی را در داخل این کشور ایجاد و گروههای تروریستی را تقویت کرده و افغانستان را با آشفتگی مواجه سازد.
* زلمای خلیلزاد، سفیر پیشین امریکا در افغانستان اخیراً گفته صبر واشنگتن در برابر اسلامآباد لبریز شده است. گفته میشود هدف قرار دادن ملا منصور توسط هواپیماهای امریکایی در خاک پاکستان نیز نوعی فشار بر اسلامآباد بوده است تا طالبان را وادار به مذاکره کند. امریکا اخیراً اعلام کرد فروش جنگندههای اف- ۱۶ به پاکستان را به حالت تعلیق درآورده و سرتاج عزیز، مشاور نخستوزیر پاکستان نیز به وجود اختلافات جدی بین دو کشور اعتراف کرده است. به نظر شما این اختلافات تا چه حد جدی است؟
من اختلافات بین پاکستان و امریکا را خیلی جدی نمیدانم، چون امریکا از اهرمهای فشار زیادی میتواند علیه پاکستان استفاده کند و از ظرفیتهای زیادی برخوردار است و خیلی راحت میتواند با پاکستان برخورد کند و اجازه ندهد در مسائل داخلی افغانستان دخالت کند. از زمان سقوط طالبان روند همکاری و تعامل پاکستان و امریکا افزایش یافته و هنوز فریادهای مردم و دولت افغانستان از طرف امریکا در برابر پاکستان پاسخ داده نشده و با بیاعتنایی کامل با این مسئله برخورد کرده است. درحالی که امریکا در مقابل دولت و مردم افغانستان متعهد است و پیمان نظامی استراتژیکی در برابر حملات و ناامنی علیه افغانستان امضا کرده است اما در عمل میبینیم که امریکا پس از پیمان امنیتی تاکنون به هیچ یک از تعهدات خودش در قبال افغانستان عمل نکرده است. در این مدت حملات زیادی از خاک پاکستان به سمت افغانستان انجام شده و تعداد زیادی از غیرنظامیان و نیروهای پلیس کشته شدند و دولت افغانستان هر چقدر فریاد زد امریکا این فریادها را نشنید و کوچکترین همکاری با کابل در مقابل اسلامآباد انجام نداد.
باید گفت روند همکاری امریکا و پاکستان ادامهدار است و مشکلی بین آنها وجود ندارد و اگر ادعای امریکاییها صحت داشته باشد باید وارد عمل شده و پاکستان را ملزم کند گروههای تروریستی را حمایت نکند و مرزهای خود را به روی این گروهها ببندد و در امور داخلی افغانستان دخالت نکند و حتی پاکستان در داخل افغانستان نیز برای مقابله با گروههای تروریستی همکاری کند اما متأسفانه ما چیز خاصی مشاهده نکردهایم.
* دلیل تغییر برنامه زمانبندی خروج امریکاییها از افغانستان چیست؟ در ماههای اخیر تحرکات امریکا در افغانستان تشدید شده و نه تنها قصد ندارد نیروهایش در افغانستان را کاهش دهد بلکه به بهانه مقابله با طالبان و داعش صدها نیروی جدید به افغانستان اعزام کرده است. اخیراً ژنرالها و مقامات سابق امریکا به باراک اوباما نامه نوشتهاند که نیروهای امریکایی در افغانستان را به خاطر مسائل امنیتی کاهش ندهد. به نظر شما تحرکات جدید امریکا در چه راستایی انجام میشود؟
امریکا به افغانستان وارد نشده که از آن خارج شود و در همان ابتدا که بحث خروج نیروهای امریکایی و امضای پیمان امنیتی مطرح بود ما مخالف ادعای امریکا بودیم و به همه محافل داخلی هم اعلام میکردیم که امریکا علاقهای به خروج از افغانستان ندارد و اقداماتی که در داخل افغانستان انجام میدهد از جمله تأسیس پایگاه نظامی نشان میدهد که امریکاییها تصمیم به خروج از این کشور ندارند و برنامه طولانی مدتی برای حضور در افغانستان دارند. برخی مقامات امریکایی اعلام کردهاند که جنگ در افغانستان حداقل ۵۰ سال ادامه خواهد داشت و به این معنی است که امریکاییها در فکر حضور دائمی هستند و حتی اعزام نیروهای جدید امریکایی به افغانستان بعید نیست.
* شما به عنوان عضو «حزب اسلامی تبیان» آیا برای مقابله با تهدیدات داعش با طالبان مذاکراتی داشتهاید؟
خیر، ما مذاکراتی با طالبان علیه داعش نداشتهایم و صرفاً در راستای روشن کردن افکار مردم حرکت میکنیم. هرچند ما انتقاداتی نسبت به دولت افغانستان داریم اما سعی میکنیم در عرصههای مختلف مذاکرات صلح و هم مقابله با گروههای تروریستی از دولت حمایت کنیم.
* منافع ایجاد بندر چابهار که اخیراً قرارداد همکاری آن بین رؤسای جمهوری ایران، افغانستان و هند امضا شد، برای سه کشور چیست؟
بیشترین منافع این قرارداد برای افغانستان است. افغانستان تاکنون تقریباً از نگاه اقتصادی و ارتباط دریایی نیازمند پاکستان بود و یکی از عوامل تسلط پاکستان بر افغانستان نیز همین مسئله بوده است. اگر این انحصار شکسته شود و مسیر افغانستان به دریا از طریق ایران باز شود وابستگی افغانستان به پاکستان کاهش خواهد یافت. چنانچه این راه هم نزدیک و هم ارزان است و از نگاه اقتصادی هم به نفع افغانستان است و از لحاظ سیاسی و نظامی هم در آینده به نفع این کشور تمام خواهد شد. از طرفی، زمینههای نزدیکی افغانستان به ایران را بیش از پیش فراهم میکند. هرچند این قرارداد اقتصادی است اما پیامدهای سیاسی و نظامی هم دارد و از این طریق افغانستان از انزوا خارج میشود و در آینده به نفع صلح و ثبات افغانستان خواهد بود.
* بحث تغییر مسیر خط برق «توتاپ» که برق ترکمنستان را به پاکستان انتقال میداد و اعتراضاتی را در داخل افغانستان به وجود آورد، چقدر تحت تأثیر مسائل قومی است؟
من فکر نمیکنم در این مورد مسائل قومی خیلی مطرح باشد. اگرچه از سالها پیش به مناطق دوردست نسبت به مناطق مرکزی اجحافهایی از سوی همه جناحها و سازمانها صورت گرفته است، اما نمیتوان گفت که تغییر مسیر خط توتاپ از منطقه «بامیان» به سمت «سالنگ» یک حرکت قومی باشد. به هر حال، دولت افغانستان مدعی است که این موضوع در زمان دولت حامد کرزای، رئیسجمهور سابق افغانستان انجام شده و دولت فعلی فقط آن را ابلاغ کرده است. بنابراین، در همان زمان انتقال خط برقی توتاپ از مسیر سالنگ تصویب شده است تا برق از کابل به سمت سایر مناطق انتقال داده شود. برخی معتقدند این حرکت قومی بوده اما به نظر من بحث قومی در این موضوع مطرح نیست، چنانچه الان بامیان و سایر ولایات اطراف با محرومیت شدید اقتصادی مواجه هستند و دولت افغانستان باید به همه این مسائل توجه کند.
آدرس مطلب در وبسایت روزنامه جوان:
http://javanonline.ir/fa/news/792950
نظرات(۰ دیدگاه)